شکفته شدن بهار وجودت رو تبریک می گم عزیزم!
سلام عزیز دلم
این لحظات,لحظات طلوع زندگی کسی است که از صمیم قلبم دوستش دارم کسی که الفبای زیبای عشق رو به من اموخت
ای کاش کنارت می بودم تا تک تک این لحظات مقدس رو در کنار هم جشن می گرفتیم.
هدیه من برای تولدت یه دنیا عشق و محبته و بازهم تکرار می کنم که ای کاش وجودت را در کنارم حس می کردم تا می توانستم اونطوریکه دلم می خواست این عشق را تقدیمت می کردم.
کاش می شد امروز تموم نشه کاش میشد یه جشنه بزرگ برات بگیرم ولی حیف افسوس....
از خالق عشق تمنا دارم که همیشه سلامت و شاد باشی و طعم شیرینی خوشبختی رو حس کنی و گل لبخند بر لبان زیبایت باشه!
و با تمام وجودم فریاد می زنم که
دوستت دارم
دوستت دارم
دوستت دارم
تولدت مبارک علیرضا جون
خانه ای خواهم ساخت....
خانه ای خواهم ساخت...
آسمانش آبی !
باز باشد همه پنجره هایش به پذیرایی نور !
ساحت باغچه اش پر ز نسیم !
حوض ماهی پر آب !
قامت پاک درختانش سبز !
... و تو را خوهم خواند که در این خانه کنارم باشی !!!
سینه آینه تصویر تو را میجوید...
که در آیی چون نور !
تو بدین خانه بیا :
در خیابان امید !
کوچه باور سبز !
نبش میدان صبوری !!!
آن جا .
خانه ای خواهی یافت...
سر در خانه چراغی روشن !
روی سکویش گلدان گلی !
در دل خانه اجاقی دلگرم !
با حضور تو در این خانه چه جشنی برپاست !!!
آسمان شب این خانه پر از چشمک مهتاب و نسیم !
ناودانش پر موسیقی آب !
ای سر آغاز امید...
تو بدین خانه در آ !
من به دیدار تو می اندیشم...
و به آرامش بودن با تو !!!
تو بدین خانه درا
